ابراهیم در آتش

که گلستان مصممی شاید و من, ابراهیم ش

ابراهیم در آتش

که گلستان مصممی شاید و من, ابراهیم ش

به ویتو کورلئونه ی درونتان سلام کنید.


کیف های خیلی بزرگ را ترجیح میداد. عقیده داشت فلسفه ی زحمت دادن به خود برای حمل کیف به عنوان یک موجود همیشه همراه این است که آن موجود آنقدری بزرگ باشد که اگر هوس کردی سر آدمی را ببری, بتوانی آن را با خیال راحت تویش جا بدهی و مخلوط آب پرتقال هویج ت را سر بکشی و به پلیس های شکم گنده ای که دم ظهر توی ماشین های آلمانی لم داده اند لبخندهای پهن بزنی و منتظر سبز شدن چراغ عابر پیاده بمانی.

نظرات 4 + ارسال نظر
ایزابل 20 خرداد 1394 ساعت 21:20 http://harfhayam70.blog.ir/

انگار توی کیف‌های بزرگ یک مشت احساس امنیت ریخته اند...

نون.شین 20 خرداد 1394 ساعت 19:50 http://faghat-chand-paragraf.blog.ir/

وحشتناک استحتی فکر کردنش

:))))

خانم دایناسور 19 خرداد 1394 ساعت 22:32 http://j-123.blog,ir

lز طرفداران ِ حقوق دایناسورها??? :)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد